میلاد
مثه اولین پرواز یه پرنده
ر ویای زیبای تولد برق چشم خورشید و ببین تو برکه ترانه رهایی از خود پرای پرنده ها ، به نوازش مخمل رویا ابرا رقصونن ، رقصونن به آهنگ باد باز شه نگاه گرفته خورشید اینجا تشنه نورن واسه نقش میلاد |
گفتنیها کم نیست ! ..تو
مثه اولین پرواز یه پرنده
ر ویای زیبای تولد برق چشم خورشید و ببین تو برکه ترانه رهایی از خود پرای پرنده ها ، به نوازش مخمل رویا ابرا رقصونن ، رقصونن به آهنگ باد باز شه نگاه گرفته خورشید اینجا تشنه نورن واسه نقش میلاد |
داغ دل که می شه سرازیر
اون اشکا ر و جلوشو نگیر حالا که بلورین مه و فرستاده نترسو چشماتو به اون بده که بگه برات از آسمونا هفت تا پله ، با لا بالای کهکشونا تا بشی یه خواب نما ببینی چیه آخر یه رویا همسفرات بد ناشون از جنس حریر طلوع وغروب خورشید شون تو یه عشقی شده اسیر تو چشمای بلور پرده بی پرده نترسو دلتو به پرای سپید پوشا بده که بخونن برات راز سادگیرو باز بشه هفت تا گره، ببینی رهایی از این زندگیرو |
تا برسی به ا قیانوس اشکستان
با اشکای سینه ریزه ساقیش سیراب می شن اسیرای نیستان
وای از اون روزی که بند سینه ریز پاره بشه
سینه ریز رو گردن ساقی سقا بود ، وگرنه همه جا رو به آتیش می کشه
نامحرم زآتش عشقش محروم مبهوت زین تقد یر شوم